مهدی آل کثیر
کارآفرینی را در مدارس فرهنگ سازی کنیم/پرورش انسانهای خلاق و متفکر مسیر توسعه و پیشرفت را هموار می کند
در دوران قدیم و زمانی که واژه ای به نام کارآفرینی نبود فرزندان در کنار پدرانشان که کار میکردند از نزدیک با شغل و حرفه ی آنان آشنا می شدند و به قول امروزی ها مهارت آموزی پیشه میکردند .
و گاها در حین کار و کمک به پدر در کار فکر و ایده ای برای تسهیل انجام فرایند کار به فمرشان میرسید و به بهترین روش آن کار را امتحان نموده و غالبا با موفقیت انجام میداند.
این ایده و فکر لمس کار از نزدیک است که فرد را مجبور میکند شرایط را با خلاقیت و تفکر به توعی کارآفرینی کند .این ایده ها و فکرها معمولا در همه فرزندانمان وجود دارد ولی باید با اموزش و ممارست و لمس کار از نزدیک به منسه ظهور برسد.
لازمه خلاقیت و نوآوری در انسان باید از شروع آموزش ها در مهد کودک ها در بازی با اسباب بازی ها و تمرین آنهاست که باید با برنامه ریزی و زمان بندی بلند مدت در کشور نهادینه شود بطوری که از بین کودکان کسانی که کار و خلاقیت بیشتری دارند را انتخاب و در راستای کارآفرین پروری به آن سمت و سو سوق دهیم و با سرمایه گذاری بر روی آموزشهای تخصصی بخصوص ایده پردازی ،خلاقیت و .. متناسب با شرایط افراد از همان ورود به مدرسه آغاز کرد و در بلند مدت هم این مسیر ادامه داده شود تا به آن هدف مطلوب که همان ورود افراد کارآفرین و خلاق به جامعه است رسید .
پرورش انسانهای خلاق و متفکر می تواند مسیر توسعه و پیشرفت و رسیدن به کشوری قدرتمند در همه امور اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی حتی فراتر از کشورهای اروپایی تسریع کرد و می طلبد دولمتردان و برنامه ریزان کاان مملکت این مهم را با زمانبندی درست و هدف دار برای پیشرفت کشور برنامه ریزی نمایند .
تاکنون تعاریف زیادی برای کارآفرینی و کارآفرین گفته شده اما بهترین تعریف. این است که کارآفرین و کارآفرینان افردای هستند که می توانند نخستین و بهترین گامها را برای ساختن جهان به مکانی بهتر و پیشرفته برای همه افراد در آن، به خصوص خودشان بردارند.
برخی تعاریف و اکثر مردم و حتی دولمتران کارآفرینی را در ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی می دانند در صورتی که حوزه کارآفرینی بسیار گسترده تر از اقتصاد می باشد و در همه عرصه ها میتوانند به یک ارزش افزود و یک فرهنگ متمدنانه در علم ، فرهنگ ،سباست ،خدمات و سایر فعالیت هایی که جامعه بصورت روزمره با آن سرکار دارند .
در نتبجه این سیاست کارآفرینانه هر چه بیشتر در بین افراد جامعه گسترش پیدا کند و از همان شروع طفولیت آعاز گردد کشوری خلاق ،قدرتمند و متمدنانه با تکننولوژی روز داریم .
باید به این نکته بسیار مهم و با ترزش اشاره کنم که کارآفرینی منبع پایدار خلق ثروت و ارزش اجتماعی و فرهنگی است و کارآفرینان هر جامعهای می توانند با ترویج درست فرهنگ، روحیه رقابتپذیری سالم ، نواندیشی و پویایی اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی آن جامعه کشور را بر روی ریل توسعه قرار دهند . یک خلاق و کارآفرین، کارآفرین به دنیا نمیآید، پی انسانها میتوانند از همان شروع طفولیت و کودکی به گونهای تربیت و البته پرورش داده شوند تا با ذهنی کنجکاو ، جستجوگر و پویا به دنبال یادگیری ، مهارت افزایی و درک زاویههای پنهان هر پدیده و اتفاق و تحولی باشند .
با توجه به تحقیقات و بررسی همه جوانب مرتبط با کارآفرینی باید گفت که عوامل درونی و ذاتی مرتبط با کارآفرینی و خلاقیت را میتوان با آموزش، تشویق و قرار دادن آن در مسیر درست تقویت و ترمیم کرد.
از این رو است که به جرات میتوان کودکان را به گونهای باید پرورش و تربیت کرد که استراتژیکی فکر کنند، مثبتاندیش باشند و عزت نفس و انگیزه ی بالایی داشته باشند، با آغوش باز انوع مخاطرات را به جان بخرند، تکرار گریز باشند، از شکست نترسند و دنبال خلاقیت و کشف ایده های نو باشند استقلال داشته باشند و بهترین راه را انتخاب کنند تا به سر منزل مقصود برسند .
آموزش کار آفرینی اگر از همان دوران کودکستان و دوران دانشآموزی با هر زمینههای اجتماعی و اقتصادی آغز شود به آنان کمک میکند تا خارج از چارچوب فکر کنند و استعدادها و مهارتهای غیرمتعارف را پرورش دهند. فرصت ها را ایجاد می کند، اعتماد را القا می کند و اقتصاد را تحریک می کند. آموزش کار آفرینی یک فرآیند یادگیری مادام العمر است که از دوران ابتدایی شروع می شود و در تمام سطوح آموزشی از جمله آموزش بزرگسالان پیشرفت می کند.
در ادامه باید گفت که معلمــان از مهمترین عوامل تقویــت انگیزة دانش آمــوزان در ورود به دنیای کارآفرینی محســوب میشوند. به همیــن دلیل، ضروری اســت که بیش از ســایر عوامل از ماهیت، ابعاد و روشهای کارآفرینی آگاه باشند تا دانش آموزان خود را به درســتی، ســرعت و دقت راهنمایی نمایند.
با همه این تفاسیر روحیه کارآفرینانه در دانش آموزان زمانی تاثیر گذار خواهد بود که موضوع زیربنایی یعنی دگرگونی اساسی در نظام آموزشی مورد توجه قرار گیرد. بدون توجه به این مهم کارآفرینی در سطح جامعه تحقق نخواهد یافت. در این میان نقش معلم به عنوان شاخص ترین و ممتازترین عنصر جهت رویارویی با بحران های نظام آموزشی نمود ویژه ای پیدا می کند زیرا توسعه کارآفرینی مستلزم آموزش و تربیت معلمان و مربیان مجرب کارآفرینی است.
در نتیجه توچه به این نکته ضروری است، که هدف از آموزش کارآفرینی از ابتدای دوران کودکی و در مدارس تنها برای راه اندازی یک کسب وکار و کارآفرینی انتفاعی برای خود نیست. بلکه کارآفرینی یک روش و شیوه ی زندگی است که در تمام ابعاد زندگی شخصی، سازمانی و اجتماعی فرد کاربردی مهم دارد. دانش آموزان کارمندان، مسئولان، مدیران و کارآفرینان آینده ی این مرز و بوم هستند. چنانچه با مباحث مهم کارآفرینی آشنا شوند، به هنگام تصمیم گیری برای زندگی و شغل خود بهتر عمل خواهند کرد.
بیایبم تلاش کنیم آحاد مردم جامعه را با کارآفرینی خلاقیت و ایده پرداز آشنا کنیم تا حداقل آینده ای بسیار مطلوب برای فرزندانمان بسازیم .
مهدی آل کثیر کارشناس ارشد مدیریت و برنامه ریزی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 12 در انتظار بررسی : 12 انتشار یافته : 0