ف گلپایگانی
در پَس ماهیت نوینی که از راه ایران و چین میگذرد
اجرایی کردن توافق ۲۵ ساله و امضای ۲۰ سند همکاری در راستای احیای منافع اقتصادی بین تهران و پکن در زمینه مدیریت بحران، گردشگری، ارتباطات و فناوری اطلاعات، محیط زیست، تجارت بینالمللی، مالکیت معنوی، کشاورزی، صادرات، بهداشت و درمان، رسانه، ورزش و میراث فرهنگی و در جهت تثبیت صلح و ثبات در منطقه در ایستگاه پکن، دیدار رئیس جمهور با مقامات تراز اول چین و ضرورت استفاده از ظرفیت ساز و کارهای منطقهای و فرا منطقهای، باز شدن پای محصولات کشاورزی و لبنی ایران به بازار ۱.۴ میلیارد نفری چین و در نهایت سخن از دنیای نوین با ایجاد نظمی نوین برای شکل گیری چندجانبهگرایی ره آورد مروادات تهران و پکن است.
آنچه محرز است؛ ایران و چین به عنوان دو قدرت مهم منطقهای و دو بازیگر اثرگذار جهانی، روابط خود را در تمامی سطوح از اقتصادی تا امنیتی و به گونههای دو و چندجانبه تعریف کردهاند. به عبارتی روابط دو کشور، از نوع روابط فراگیر و جامع در سطح جهانی بوده که همواره متضمن منافع دو طرف است. گرچه ایران بازیگری است که عرصه بازی آن منطقهای، اما سطح بازی آن جهانی است و با تعارضات مختلفی از جانب سایر بازیگران منطقهای و جهانی روبرو بوده و به بهرهگیری از تمام توان تحرک خود در عرصه قدرت دیپلماتیک نیازمند است تا از ائتلاف سازی ضدایرانی که به ابتکار غرب و خود آمریکا دنبال شده، مانع شود که این همان مصداق اظهارات اخیر رئیس جمهور کشورمان در پکن بود که گفته است؛ «جهان جدیدی در حال شکلگیری و نظم کهنه رفتنی است. دنیای نوین، نظمی نوین میطلبد که در آن چندجانبهگرایی واقعی، همافزایی حداکثری، همبستگی و دوری هر چه بیشتر از یک جانبهگرایی رواج یابد تا در نهایت نظمی عادلانه و منصفانه پدید آید».
از طرفی چین یکی از اهداف تحرکات سیاست خارجی ایران است تا از طریق مشارکت دیپلماتیک با آن منافع سیاسی و اقتصادی کشور توأمان تأمین شود. در جهتی دیگر مرادوات، پکن هم روابط با ایران را سودمند و تامین کننده منافع خود یافته است از این منظر که ایران و دستورکار بینالمللی اش عرصه مناسبی جهت کنشگری جهانی این کشور در راستای هنجارسازی بین المللی در قالب نهادهای بین المللی را فراهم میآورد تا از این طریق سطح بازیگری خود را به عرصه های جهانی ارتقا دهد. نقل قولی مستقیم که رئیس جمهور چین در دیدارش با همتای ایرانی خود در پکن با انتقاد از اعمال یکجانبهگرایی و رفتارهای زورمدارانه کشورهای غربی در صحنه بینالملل اظهار تاسف میکند و میگوید که «این کشورها همچنان بر رویکرد غلط دوران جنگ سرد اصرار دارند و همین موجب آسیب دیدن هنجارهای بینالمللی و صلح و امنیت جهانی شده است بر این اساس ضمن حمایت از تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران، بر لزوم مقابله با یکجانبهگرایی، دخالت بیگانگان و تهدید امنیت و ثبات در منطقه و جهان تاکید کرد».
با توجه به زمینهها و فرصتهایی که در برقراری و گسترش مناسبات دوجانبه میان تهران و پکن وجود دارد، روابط ایران و چین از نوع روابط فراگیر و جامع در سطح بینالمللی بوده زیرا همواره متضمن منافع دو طرف است.
وضعیت کنونی ایران و چین
آنچه که بیان شد رویکرد سیاست خارجی دولت سیزدهم تمرکز بر چندجانبهگرایی اقتصادی، تقویت سیاست همسایگی در منطقه و آسیا به معنی وسیع آن و تقویت حضور در سازمانهای منطقهای است که نخستین بار آیتالله سید ابراهیم رئیسی در نخستین سفر خارجی خود به تاجیکستان بیان کرده بود و همچنان اولویت برآن قائل است. در این رهگذر ایران و چین هر یک اقتضائات اقتصادی خاص خود را دارند که به پیوند آنها با یکدیگر منجر شده است. ایران در سیاست خارجی به بازیگران قدرتمند شرقی ازجمله چین در مبادلات اقتصادی چشم دوخته است. از این رو حجم مبادلات اقتصادی و تجاری تهران با پکن از بالاترین رقم در میان سایر شرکا برخوردار است. در مقابل چین نیز به ایران به مثابه بازاری چشم دوخته که حجم معاملات و مبادلات اقتصادی دو کشور برمبنای منافع دوجانبه قابل توجه به نظر میرسد. به گفته وزیر امور اقتصاد و دارایی، چین که در سالهای اخیر بتدریج با کمک رشد و توسعه اقتصادی سریع خود، به یک قدرت در تراز جهانی تبدیل میشود و ایران در جایگاه یک قدرت ثباتساز و مسالمتجو، متکی بر موقعیت جغرافیایی و مزیتهای اقتصادی بالفعل و بالقوه خود بتدریج به پنجرهای بین چین و آسیای جنوب غربی و حتی اروپا تبدیل شده است.
از سوی دیگر ایران یکی از مهمترین شرکای چین در حوزه انرژی محسوب میشود که جایگزینی برای آن به راحتی قابل تصور نیست. حوزهای پراهمیت که ظرفیت ساز در روابط دو کشور است. از یکسو ایران از لحاظ ذخایر و موقعیت ژئوپلیتیک بازیگری کلیدی در این حوزه است و از سوی چین از بزرگترین مصرفکنندگان این محصول حیاتی است.
ایران و چین مکمل های اقتصادی
از شروط مهم روابط دو و چندجانبه بین تهران و پکن در حوزه اقتصادی و تکمیل کردن ساختار اقتصادی آنهاست. بر این اساس ایران و چین مکمل اقتصادی یکدیگر محسوب میشوند. ایران به عنوان کشوری درحال توسعه که توسعه اقتصادی از اهداف کلان در اسناد بالادستی و نیازمند سرمایه تکنولوژی و مهارتهای انسانی است. با توجه به سیاستهای تحریمی غرب علیه ایران، چین جایگاه خاصی در سیاستهای اقتصادی و تجاری کشورمان داشته و حتی در دوره پساتحریم نیز جایگاه خاص خود در مبادلات اقتصادی ایران را حفظ خواهد کرد. با توجه به بدعهدی و بیثباتی غرب در تعهدات خود در برجام و با توجه به سوابق مبادلاتی با چین این کشور یکی از منابع اصلی تامین نیازهای اقتصادی کشور خواهد بود. از سوی دیگر چین قدرتی نوظهور است که وابستگی آن به انرژی بسیار بالاست و ایران یکی از تامین کنندگان اصلی انرژی مورد نیاز این کشور است. مبادله انرژی با ایران برای چین از یک سو نفع اقتصادی داشته و از سوی دیگر نفع سیاسی دارد.
از دیگر حوزه های مکمل اقتصادی دو کشور حمل و نقل و ترانزیت کالاست. ایران و چین براساس منافع مشترک اقتصادی و تجاری، احیای جاده ابریشم را در دستور کار خود قرار دادهاند. راه باستانی ابریشم یک مسیر تجاری فراآسیایی – که شرق آسیا را از طریق ایران و آسیای میانه به اروپا و دریای مدیترانه متصل می کند. جاده ابریشم احیا شده شامل مسیر ریلی و دریایی است که بخشی از راهبرد توسعه اقتصادی چین موسوم به «یک کمربند یک جاده» است که از دید ایران هدف نهایی توسعه این خط آهن تا اروپا است و ایران در این قاره به موقعیت کلیدی دست یابد و از یک سو چین بزرگترین شریک تجاری ایران است و روابط تجاری دو کشور با وجود تحریم ایران همچنان ادامه یافته است. به گفته احسان خاندوزی ابتکار کمربند – راه چین با راهبرد توسعه روابط همهجانبه با کشورهای همسایه و همسوی دولت سیزدهم نقاط تلاقی متعددی داشته و دارد که میتواند با اتکا به ظرفیتهای موجود به ایجاد گشایشهای جدی در حوزههای مختلف اقتصادی دو کشور بینجامد.
از دیگر مکملهای اقتصادی بهکارگیری ابتکارهای نوین در توسعه روابط پولی و مالی دو کشور، تولید و تامین و انتقال امن انرژی مورد نیاز برای ایجاد زنجیرههای ارزش در سطح منطقه، استفاده از ظرفیت بنادر و اتصالات ریلی و زمینی راهبردی دو کشور، تامین حداکثری نیازهای اساسی دو کشور بدون اتکا به طرفهای رقیب سوم، افزایش سطح صلح و ثبات منطقهای با تعریف جدی همکاریهای تجاری و سرمایهگذاری مورد علاقه طرفین در سطح دو و چند جانبه، مقابله مشترک با زیادهخواهیها و اقدامات قهرآمیز یکجانبه و سایر موارد، مهمترین عرصههای همکاری طرفین محسوب میشود. مکملی که مسئول ایرانی کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور بیان کرد و گفت؛ سال گذشته سند همکاری بیستو پنج ساله دو کشور رسماً وارد مرحله اجرایی شد و با اقداماتی که دو طرف در برنامههای مشترک همکاری اقتصادی خود در دستور کار قرار دادهاند بهزودی ثمرات اقتصادی این همکاریها در عرصه دوجانبه و منطقهای خود را نشان خواهد داد.
نگاه مشترک امنیتی تهران- پکن
ایران و چین در موضوعات منطقهای و در حوزههای چندجانبه و در سپهر امنیت با یکدیگر همکاریهایی داشته و دارند. سازمان همکاری شانگهای نمونهای روشن در این زمینه است که چین به عنوان یکی از اعضای مؤسس اصلی آن نقش مهمی در ورود ایران به عنوان عضو ناظر در این سازمان ایفا کرده است. اهمیت مساله از آنجاست که این سازمان از چند جهت امنیتی واجد اهمیت اساسی برای ایران است. از یکسو آسیای مرکزی به عنوان منطقهای بیثبات و شکننده در شمال ایران نیازمند مدیریت امنیتی است. از سوی دیگر کانونهای اصلی تروریسم و بحران امنیتی در شرق و جنوب شرقی کشور افغانستان و پاکستان نیز زیر پوشش سازمان همکاری شانگهای قرار دارند. نکته مهم این که آمریکا در تمامی این مناطق حضور دارد و این حضور به هیچ وجه مطلوب دو کشور ایران و چین به انضمام روسیه نیست.
به نوشتار وزیر امورخارجه ایران نگاه مشترک ایران و چین مبنی بر اینکه در جهان به هم پیوسته کنونی امروز نمیتوان صلح، توسعه و امنیت یک کشور را به هزینه دیگران تأمین کرد، طرفین را به تقویت همگرایی در قالب ترتیبات چندجانبه و تأکید بر نقاط مشترک و احترام به تفاوتها به منظور صیانت از ثبات، صلح و فهم متقابل سوق داده است.
بر اساس همین دیدگاه، همکاری ایران و چین در سازمانها و ترتیبات بینالمللی و منطقهای تقویت شده است. ایران از حمایت چین در پیوستن به سازمان همکاری شانگهای به عنوان عضو ثابت برخوردار شد و از نگاه مثبت چین به گسترش اعضای بریکس استقبال و آمادگی خود را برای پیوستن به آن اعلام کرده است.
این مناطق تهدیدهای امنیتی مشترک برای ایران و چین به شمار می آیند که مدیریت آنها جز در پرتو همکاری های نهادینه چندجانبه امکانپذیر نیست. ایران به چین به منزله یک متحد بالقوه در برابر آمریکا و تهدیدات امنیتی آن می نگرد و پکن نیز ایران را یک شریک بالقوه برای محدودسازی نفوذ آمریکا در مناطق استراتژیک همانند منطقه غرب آسیا می داند. بنابراین همسویی ادراکات امنیتی دو طرف آنها را به سوی همکاریهای امنیتی دوجانبه و چندجانبه سوق میدهد.
همانطور که شی جین پینگ در دیدار با آیت الله رئیسی در پکن با قدردانی از مواضع و اقدامات جمهوری اسلامی ایران در زمینه مبارزه با تروریسم، بر ضرورت اجرایی شدن هر چه سریعتر توافق هستهای به عنوان یکی از دستاوردهای چند جانبهگرایی برای حل و فصل اختلافات تاکید می کند.
و اینکه دو طرف در بیانیه خود حمایت قوی خود از مسایل مربوط به منافع اساسی یکدیگر را تکرار کرده و حراست از حاکمیت ملی، تمامیت سرزمینی و عزت ملی یکدیگر را قاطعانه مورد حمایت قرار دادند. طرف چینی، قویاً با دخالت نیروهای خارجی در امور داخلی و تضعیف ثبات و امنیت ایران مخالفت میکند. طرف ایرانی، تعهد خود به سیاست چین واحد را ادامه میدهد. طرف چینی از افزایش نقش ایران در امور منطقهای و بین المللی حمایت میکند.
چین که از جایگاه خاصی در سیاست خارجی ایران برخوردار بوده، دارای مناسبات معمول و عادی و رو به گسترش با ایران است و در عین حال یک همکار اقتصادی و یک بازیگر مکمل اقتصادی مهم برای ایران محسوب می شود و چین به عنوان کشور مستقل بزرگ و قدرت نوظهور رقابت جدی و نسبتاً بلندمدتی با آمریکا دارد.
از این منظر ایران با توجه به ظرفیتهای اقتصادی خود به ویژه در زمینه انرژی و بازار پرجمعیت و قابلیت تحرک راهبردی آن در سطح جهانی از اهداف اصلی سیاست برون منطقهای چین خواهد بود. برآیند رهیافتهای سازنده متقابل دو کشور ترسیم چشم اندازی نویدبخش از روابط دو و چندجانبه ایران و چین است.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0